بازاریابی هوشمندانه موضوعی است که برای موفقیت در زمینه‌ی بازاریابی هر کسب‌وکاری باید مد نظر قرار بگیرد. اما اجازه دهید توضیح این مفهوم را خیلی پایه‌ای تر شروع کنیم. بازاریابی یا Marketing به مجموعه اقداماتی گفته می‌شود که یک سازمان یا شرکت انجام می‌دهد تا به کسب‌وکارش رونق دهد. این مفهوم شاید این روزها بیشتر شنیده شود اما اتفاق جدیدی نیست. سال‌هاست که کسب‌وکارهای مختلف تبلیغات می‌سازند، کمپین برگزار می‌کنند و…. در اینجا چند نمونه از این تبلیغات قدیمی را می‌توانید ببینید.

تبلیغ قدیمی فولکس
تبلیغ قدیمی فولکس و بازاریابی هوشمندانه

این‌ تبلیغات شاید در زمان خودشان جذاب بودند و برای مخاطب آن دوره جذابیت داشتند، اما موضوع جذاب و ترغیب کننده‌ای برای مخاطب امروزی ندارند، اینجاست که مفهوم بازاریابی به روش هوشمندانه مطرح می‌شود.

در دنیای امروزی با پیشرفت تکنولوژی، موضوعی به اسم دیجیتال مارکتینگ مطرح شده که در آن از ابزار دیجیتال برای بازاریابی استفاده می‌شود. صنعت مارکتینگ هم مثل همه‌ی صنایع پیشرفت کرده و رقابت در آن شدت پیدا کرده است. در نتیجه هرچی ایده‌ها خلاقانه‌تر باشد، نتیجه‌ی بهتری حاصل می‌شود. در اینجاست که باید به یاد داشته باشیم برای موفقیت در بازار امروزی، بازاریابی سنتی پاسخگو نیست و باید بازاریابی هوشمند انجام شود.

چطور در بازاریابی هوشمندانه عمل کنیم؟

برای موفقیت در هرکاری باید قدم‌های هوشمندانه برداشت، کسب‌وکار هم از موضوعاتی که باید با روشن کردن موتور هوش و خلاقیت قدم برداریم تا به موفقیت برسیم. برای توضیح بازاریابی هوشمند، کوکو کانتنت تمام توضیحات را با یک مثال پیش می‌برد:

فرض کنید مخاطب شما کودک است.

حالا با احتساب این موضوع، ادامه‌ی توضیحات را بخوانید:

1. مخاطب خود را بشناسید:

اگر بچه‌ها مخاطب شما باشند، شما به عنوان یک آدم بزرگ باید آنها و دنیای آنها را بشناسید، نیازهایشان را بدانید و با درخواست آنها آشنا باشید. اگر بر تمام این موضوعات آگاهی داشته باشید، می‌توانید ادعا کنید که مخاطب خود را می‌شناسید و دقیقا در همین زمان است که می‌توانید محصولات مناسب او را تولید کنید، خدمات خوب ارائه دهید و برای آینده‌ی کسب‌وکارتان برنامه‌ریزی کنید.

2. در جایی که مخاطب حضور دارد، دنبالش بگردید:

وقتی مخاطب شما کودکان باشند، برای پیدا کردن آنها به بانک یا دانشگاه مراجعه نمی‌کنید، بلکه در جایی حضور پیدا می‌کنید که فکر می‌کنید بچه‌های بیشتری حضور دارند. مثل مهدکودک یا پارک. در بازاریابی هوشمندانه هم باید در جای مناسب دنبال مخاطب بگردید. مخاطبین شما بیشتر در کدام یک از شبکه‌های اجتماعی حضور دارند؟ بیشتر به سایت مراجعه می‌کنند یا صفحات شبکه‌های اجتماعی؟ بیشتر به چه سایت‌هایی مراجعه می‌کنند و… این سوالات می‌توانند به خوبی مسیر را مشخص کنند تا متوجه شوید حداکثر انرژی خود را باید در کدام بخش صرف کنید.

3. به زبان مخاطب صحبت کنید:

اگر مخاطب شما یک کودک باشد، نمی‌توانید با زبان اخبار اقتصادی با اون صحبت کنید! باید شیوه مناسبی را پیش بگیرید تا مفاهیم را متوجه شود. منظور از «زبان مخاطب» صرفا لحن محتوا نیست، بلکه باید شیوه‌ی درست انتقال مفاهیم را پیدا کنید، شیوه‌ای که درکش برای مخاطب شما ساده باشد و بتواند با آن ارتباط برقرار کند. در این بخش باید بدانید که در نظر مخاطب شما اینفوگرافیک برای انتقال پیام بهتر است یا ویدئو؟ اصلا شاید یک متن برای دسته‌ای از مخاطبین شما جذاب‌تر باشد. این متن چقدر باشد؟ کوتاه و مختصر یا طولانی با توضیحات کامل؟ حتی شاید یک جمله بهترین شیوه برای انتقال پیام باشد! همه بستنگی به ویژگی‌های مخاطب شما دارد.

4. علاقه‌ی مخاطب را هدف قرار دهید:

بچه‌ها کم حوصله هستند، فرصت زیادی به شما نمی‌دهند و به محض اینکه خسته شود، توجهشان را از شما می‌گیرند و مشغول کار خود می‌شوند. شما می‌توانید از بچه انتظار داشته باشین که یک کارتون 2 ساعتی را تماشا کند، اما در مورد یک سخنرانی 15 دقیقه‌ای نمی‌توانید چنین تصوری را داشته باشید. مخاطبین شما هم مثل همین بچه‌ها هستند، فرصت کمی دارید تا توجه آنها را جلب کنید وگرنه توجه را از دست می‌دهید. مخاطب را محور تمام کارها قرار دهید، خود رو جای او بگذارید و سعی کنید دنیا را از دید اون ببینید، با این روش در جذب او بهتر عمل می‌کنید.

5. مراقب باشید تا آزار دهنده نشوید:

وقتی فرض می‌کنید که مخاطب شما یک کودک است، در برخورد با او چه چیزی ترسناک است و باید دغدغه‌ی شما شود؟ گریه کردن! آنها به محض اینکه چیزی آزارشان دهد، گریه می‌کنند. پس باید مراقب باشید که آزار دهنده نشوید، همانطوری که باید سعی ‌کنید در برخورد با مخاطب آزار دهنده نباشید. فاصله‌ی بین آزار دهنده بودن تا جذاب بودن، تنها چند ثانیه است. اگر روش بازاریابی هوشمندانه ای را انتخاب نکنید، روش شما برای مخاطب، تفاوت چندانی با اپراتورهای تلفنی که تماس می‌گیرند و سعی می‌کنند یک محصول را به هر شیوه‌ای که شده بفروشند، ندارد.

نتیجه؟

حالا که مخاطب را یک کودک در نظر می‌گیرید، بهتر می‌توانید متوجه حساسیت کار شوید. همانقدر که شما با یک روش غلط می‌توانید روی مخاطب تاثیر منفی بگذارید، با استفاده از روش درست، می‌توانید تاثیر مثبتی داشته باشید. مخاطب شاید بی‌حوصله، کم‌طاقت و حواس‌پرت باشه، اما با پیام درستی که به شیوه‌ای هوشمندانه منتقل شود به سمت شما و کسب‌وکار شما ترغیب می‌شود.